ازت متنفرم اوسامو

که دازای کمرمو گرفت کشید سمت خودش

دازای.....

رفتم سمتش دیدم داره میوفته گرفتمش کشیدمش سمت خودم

دازای:او....چویا داشتی میوفتادیا
چویا:اییی..ولم کنننن
دازای :گفتم که شیطونی کنیم یکم
چویا:نه

رفتمو بوسش کنم موری سان اومد داخل از سر حرس قیافه به خودم گرفتم که بقیه هم پشت سر موری اومدن...

موری :خب دازای اگه میخوای من نگم خودت قبل جلسه متره کن
دیدگاه ها (۱۵)

عادی ترین حالت دازای تو حمام

جون

میخوام

خواب های دازای:

خب ادامه پارت بدم 😅

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط